از خیابان نامجو که میگذرید ساختمانی را میبینید با معماری خاص، ستونهای برافراشته مانند تخت جمشید، نمای زیبایش شما را جذب خودش میکند. وقتی وارد آن میشوید، ماکت آرامگاه فردوسی را مقابلتان میبینید. امری که توجه تمامی بازدیدکنندگان را برای لحظاتی جلب میکند.
پژوهشسرای فرهنگ، هنر و ادب پارسی ثابت فردوسی با وجود آنکه از ابتدای مهرماه 1396افتتاح شده و بیشتر برنامههایش برای عموم است باز هم برای مردم و حتی ساکنان محله بهشتی ناآشناست. در این شماره قصد داریم اولین پژوهشسرای تخصصی ادبیات در ایران را به شما معرفی کنیم.
فرنگیس فرهود، دکترای زبان و ادبیات فارسی، اولین مدیر این پژوهشسراست که با عشق و علاقهای که به ادبیات دارد، تلاش میکند تا از این ظرفیت به بهترین شکل ممکن استفاده شود. او درباره این پژوهشسرا توضیح میدهد: «این مکان با هدف پرداختن به ادبیات فخیم کشورمان و با رویکرد شناخت شاهنامه به همت حسین ثابت تأسیس شد و در اختیار آموزش و پرورش ناحیه3 قرار گرفته است. فعالیتهای پژوهشسرا در زمینههای پژوهشیآموزشی کارگاهی با رویکرد ادبیات پارسی و برپایی همایشها و سمینارهای علمی و آموزشی است.»
وی ادامه میدهد: «فعالیتهای پژوهشسرا در سه حوزه پژوهشکده ادبیات کودک، پژوهشکده ادبیات نوجوان و سرای ادبیات فارسی است که در حوزه کودک با معرفی، تثبیت و پیریزی ادبیات غنی کشور در ذهن کودکان، نهادینهسازی ارزشهای ملی و وطنی برای کودکان، تقویت هوش زبانی و تقویت مهارت خلاق با کمک ادبیات فعالیت میکند. در حوزه نوجوانان به اقتضای سن آنها بهدنبال آشنایی با متون کهن پارسی (کلیله و دمنه، قصههای مثنوی، شاهنامه و...) است.
ارزشگذاری به زبان و گویش مادری و افزایش دانستههای ملی مانند افسانهها، ضربالمثلها و ادبیات فولکلور اهمیت دارد. همچنین پیگیری رسالت زبان و ادبیات فارسی در آموزش ادبیات هویت وتبیین ادبیات در پیشههای گوناگون سبب شدهاست تا سرای ادبیات هم شکل بگیرد و علاوهبر کودکان و نوجوانان، دبیران و والدین دانشآموزان را مخاطب خود قرار دهد.»
مدیر پژوهشسرای فرهنگ، هنر و ادبیات پارسی ثابت درباره فعالیتهای کمیته اجرایی این سه حوزه نیز اینگونه توضیح میدهد: «در حوزه کودکان آموزش تلفیقی هنر و ادبیات، کارگاههای بازآفرینی داستانهای شاهنامه، برگزاری مسابقات شادیبخش با عنصر ادبیات، جشنوارههای خلاقیتهای ادبی، ساخت فضای بازی و ادبیات، سفالگری و ادبیات نمایشی و…انجام میشود.
او ادامه میدهد: «در مقطع نوجوانان بر پیگیری و جذب و هدایت دانشآموزان برای جشنواره خوارزمی نمایشنامهنویسی، فیلمنامهنویسی، نقالی و اجرای تئاتر قصهنویسی و قصهگویی و نقد داستان، موسیقی و ادبیات شب شعر و مشاعره، جلسات خوانش و تحلیل شعر معاصر، تقویت و مهارت نوشتن اجرای نمایشی ضربالمثلها تلاش میشود.»
او فعالیتهای این مجموعه برای والدین را اینطور برمیشمارد: «برگزاری نشستهای هفتگی برای بزرگسالان، برگزاری کلاسهای آموزشی نظیر اسطوره و آرکیتایپ و نمادشناسی و... »
شاید هیچ مجموعهای به اندازه این پژوهشسرا برای کودک کار نکرده باشد. هسته ادبیات کودک برای اولینبار در این پژوهشسرا بنیانگذاری شده است. دکتر فرهود دراینباره میگوید: «یکی از طرحهایی که در این مجموعه ادبی اجرا میشود طرح «فبک» یا فلسفه برای کودک است. در این طرح تلاش داریم تا کودکی پرسشگر، فیلسوف و فلسفهپرداز را تربیت کنیم. برای همین این کلاسها ویژه معلمان و کودکان برگزار میشود. معلمان را آموزش میدهیم تا بدانند چگونه با کودک رفتار کنند که او پرسشگر شود.»
یکی دیگر از ویژگیهای کاری این مجموعه ادبی، این است که سعی میکنند متناسب با استعداد دانشآموزان، آنها را به مکانهای مرتبط وصل کنند
وی ادامه میدهد: «یکی دیگر از ویژگیهای کاری این مجموعه ادبی، این است که سعی میکنند متناسب با استعداد دانشآموزان، آنها را به مکانهای مرتبط وصل کنند. ما بر این باوریم که وقتی دغدغه مجموعهها یکی است باید همکاری بینسازمانی داشته باشیم و کنار هم قرار بگیریم. آموزش و پرورش تخصصش در آموزش است اما دیگر ارگانها وظیفه اینکار را ندارند و بهتبع آنها متناسب با حوزه کاری خودشان فعالیت میکنند، اگر در کنار هم قرار بگیریم میتوانیم دانشآموزانی موفق داشته باشیم.»
مدیر پژوهشسرا میخندد و میگوید: «اگر وزیر بشوم این جمله را مینویسم تا همه به آن عمل کنند، «پژوهش، برای آموزش و آموزش برای پرورش» هدف همه ما پرورش است. اینکه یک نفر را درست پرورش دهیم تا برای کشور مؤثر واقع شود مهم است، اما مقدمه آن پژوهش است تا زمانیکه پژوهش نکنیم نمیتوانیم درست آموزش دهیم و تا زمانیکه فرزندان ما آموزش نبینند نمیتوانند پرورش پیدا کنند.»
ادبیات با هنر تلفیق شده است. هنر لطافت است و بدون ادبیات پیش نمیرود و ادبیات با هنر زیباتر جلوه میکند. دکتر فرهود با اشاره به این موضوع درباره این مجموعه توضیح میدهد: «خیّر این پژوهشسرا میخواهد این مجموعه با رویکرد شاهنامهمحور پیش برود. ابتدا ماکت آرامگاه فردوسی را در وسط مجموعه میبینید، این ماکت به خواست آقای ثابت ساخته شده است.
وی زبان فارسی را وامدار شاهنامه میبیند و اشعار بسیاری از شاهنامه را حفظ است. تأسیس این مکان نشانی از علاقه ثابت به فردوسی است. از نگاه من که ادبیات را میشناسم، باید بگویم نمیتوانیم فقط به شاهنامه بپردازیم و ادبیات غنایی را نادیده بگیریم. ما به ادبیات غنایی هم نیازمندیم، علاوهبرآن ادبیات تعلیمی هم بخش بزرگی از ادبیات کشور ماست که نمیتوانیم از کنار آن بگذریم. در نتیجه در این مجموعه علاوهبر شاهنامه، گلستان و مثنوی هم برای ما اهمیت دارند و آموزش میدهیم.»
پژوهشسرای ثابت قطب ادبی استان است و مسابقه استانی ادبیات را طراحی میکند. یکی دیگر از فعالیتهای ادبیای که در این پژوهشسرا برای اولینبار در خراسان برگزار شد «حلقههای نقد ادبی» است که بهطور مدرن و با رویکردهای زبانشناسی، روانشناسی، جامعهشناسی و فلسفه فعالیت میکنند. با توجه به تخصصیبودن این مجموعه ادبی، پس از برگزاری در این پژوهشسرا حلقههای نقد ادبی در دانشگاه فردوسی و دانشگاه امام رضا(ع) نیز برگزار شد. انجمن نقد ادبی ایران در تهران که قطب قوی در این زمینه است نیز از ما دعوت به همکاری کرده است.
در این مجموعه چندین کتاب و مقاله هم چاپ شده است. کتاب کمکدرسی فارسی یازدهم و کتاب کیومرث جشن اساطیر فارسی در اینجا چاپ شده است. در حال حاضر تعدادی کتاب دیگر هم در دست چاپ دارند. نکته درخور توجه در این مجموعه، این است که تمام کارها ازسوی دانشآموزان انجام میشود. از تایپ کتاب گرفته تا طراحی روی جلد آن. در اینجا دانشآموزان، کلاسهای طراحی، داستاننویسی، نقاشی، خطاطی و... را میگذرانند و با توجه به اینکه آموزشها تخصصی است پس از کسب آموزشهای لازم از آنها برای فعالیتهای مجموعه استفاده میشود و خودشان در انجام امور همکاری میکنند.
دکتر فرهود دراینباره توضیح میدهد: «تایپ کتابها توسط بچههای پژوهشسرا انجام میشود. تصویرگری جلد کتاب هم کار خودشان است. اینجا آموزشدیده و حرفهای شدهاند. اینجا مهد ویراستاری است. در کنار هر نوع نوشتنی ویراستاری را هم آموزش میدهیم. گستردگی کار ما به اندازهای شده است که از شهرستانهای اطراف هم دانشپژوه داریم.»
دکتر فرهود از افتتاح مدرسهای در دل این پژوهشسرا برایمان میگوید که جز محبت و همدلی چیز دیگری نمیتوان در آن دید. وی دراینباره بیان میکند: «من اسم آن را مدرسه میگذارم. دانشآموزان خودشان معلم، مدیر و ناظم آن هستند، خودشان برنامهریزی میکنند و آموزش میدهند. سبک و سیاق کار آنها به این صورت است، دانشآموزانی که از نظر درسی قوی هستند در اینجا جمع میشوند و به دانشآموزانی که از نظر تحصیلی مشکل دارند آموزش میدهند.
اینکار بهطور خودجوش انجام میشود. آنها را «یاوران آموزشی» مینامیم. طرح دانشآموز برای دانشآموز، همیشه از آنها میپرسم به نظر شما جهاد چیست؟ مگر جهادکردن این است که برویم جبهه یا گندمدرو، وقتی روحیه همیاری، تعاون و خیراندیشی را توسعه دهیم میشود جهاد. با اینکار دانشآموزان، هم به دیگران کمک میکنند و هم از نظر روحی و روانی به خودشان کمک میکنند.»
این پژوهشسرا برای دانشآموزان است، فرقی نمیکند از کدام نقطه مشهد بیایند و بخواهند از آن استفاده کنند. کلاسهای متنوعی مرتبط با ادبیات در آن برگزار میشود. فرهود دراینباره میگوید: « تلاش میکنیم استعداد دانشآموزان را شناسایی کنیم و بر اساس استعدادشان به آنها کمک کنیم تا مسیر درست را بیابند و در آن مسیر رشد کنند.
دانشآموزی را که در حوزه ادبیات استعداد دارد، حمایت میکنیم. به نظر من این دانشآموزان هستند که به این بنا ارزش میدهند وگرنه ساختمان که گچ و آجر است و به تنهایی معنایی ندارد. هدف ما سودآوری مالی نیست. اینجا نخبهپروری و استعدادپروری اهمیت دارد و اولویت کاری ماست.»
این دکترای ادبیات میگوید: «بیشتر فرزندان ما به دنبال حافظخوانی هستند و بیشتر به اشعار این شاعر بزرگ گرایش دارند، اما من معتقدم کودکان متوجه معانی حافظ نمیشوند، چون حافظ هر واژهاش چندین معنا دارد. بیشتر طوطیوار اشعار را حفظ میکنند. از طرفی اشعار حافظ عاشقانه است که به عشق عرفانی برمیگردد و کودک ما هنوز توان درک این موضوعات را ندارد برای همین توصیه میکنم گلستان را بخوانند.
خانه فرهنگ جایی است که کودکان تربیت شوند اساس گلستان بر راستگویی و نیکی است
چندی پیش کودکی به پژوهشسرا آمد و میخواست حافظخوانی کند به او توصیه کردم گلستان بخواند و با او گلستان سعدی را کار کردم. در حال حاضر صحبتکردن و حتی انشانوشتن او متفاوت از دیگر همسن و سالانش است. گلستان ادبیات تعلیمی است و میتوان واژهها و ترکیبات آن را در سخنان روزمره بهکار برد. کسی که گلستان میخواند در صحبتکردن و نوشتن با دیگران تفاوت دارد. آن کودکی که گفتم بهراحتی سخنرانی میکند چون گلستان برای سخنوری است. خانه فرهنگ جایی است که کودکان تربیت شوند اساس گلستان بر راستگویی و نیکی است.»
وی تأکید میکند: «کودک باید بفهمد بعد اگر دوست داشت بهخاطر بسپارد. نه اینکه تحت فشار و اصرار خانواده اشعار را حفظ کند. نمیخواهم طوطی پرورش دهم روی حفظ ظاهری کار نمیکنم. من باز هم کاملا این را رد نمیکنم حفظ کردن خوب است به درد سخنوریشان میخورد، آهسته آهسته پخته میشوند کدام ابیات شامل حال و سن کودکان است همانها را حفظ میکنند ، نه اینکه هر چیزی را حفظ کنند. مباحثی است که عشق مجازی روزانه است و کودک نباید آنها را حفظ کند ما خوراک ذهن میدهیم کودک یک لوح خالی است ما چه چیزی را روی آن مینویسیم.»
بسیاری از سراهای ادبی و کلاسهای آموزشی شاهنامهخوانی را برگزار میکنند، اما تفاوت ما با این مکانها در این است که کلاسهای شاهنامهخوانی ما ازسوی خانم امینی، دانشجوی دکترا شاخه ادبیات حماسی، برگزار میشود. ما معتقدیم باید فردوسی و شاهنامهاش را بشناسی که بتوانی آن را درک کنی و سپس تدریس کنی. شاهنامهخوانی بهطور هفتگی و برای تمام سنین برگزار میشود. علاوهبرآن یکشنبهها کلاس مثنویخوانی و حافظخوانی توسط خانم دکتر طاهری برگزار میشود.»
وی ادامه میدهد: « ادبیات ما غنی است و اگر درست آموزش داده شود علاوهبر کاربردیبودن در زندگی، مستمع را سر ذوق میآورد و جمعیت کلاسی که با دو نفر شروع شده بود به اندازهای شده که امروز صندلی کم میآوریم. همه در کنار هم مینشینند و کلاسهای نقد و تحلیل را برگزار میکنند.
هر فردی که به این جمع میآید شاید هفته اول بهعنوان مستمع حضور پیدا کند، اما در جلسات بعدی به همراه خودش خودکار و کاغذ میآورد تا مطالب را بنویسد و در زندگیاش بهکار بندد. به طور مثال یک جلسه که این جمله «دل صافی دارند و در پوستین خلق نیفتند.» را بهکار بردند با توجه به اینکه این جملات عرفان عملی و تعلیم عملی اخلاق است، حاضران در جلسه موظف بودند یک هفته آن را در زندگی بهکار بندند. این کلاسها چیزی نیست که بخوانند و بروند بلکه باید یاد بگیرند و بهکار ببرند.»
فرهود خاطرهای در این باره برایمان تعریف میکند و میگوید: « مادر دانشآموزی منتظر نشسته بود، از او خواستم در کلاس مثنوی بنشیند، او امتناع میکرد، اما هر طور بود راضیاش کردم تا به کلاس برود، از کلاس که بیرون آمد نمیتوانست صحبت کند، اشکهایش جاری بود. بعد برایم گفت انگار در این کلاس گمشدهام را پیدا کردم ادبیات دنیای آرمانی انسانهاست و محورش بر پایه انسانیت است.»
این پژوهشسرا کتابخانه تخصصی ادبی دارد که بهترین ظرفیت برای ساکنان محله است. با توجه به تخصصیبودن آن تمام کتابهایش ادبی است. مدیر پژوهشسرا میگوید: « از آنجایی که دوست دارم بیشتر کارها توسط دانشآموزان انجام شود، برای تهیه قفسههای کتابخانه از هنرجویان هنرستان بهشتی دعوت به همکاری کردم تا برایمان درست کنند.
ابتدا کتاب از نمایشگاه بینالمللی خریدیم و دیگر کتابها را هم مدرسه مالک برایمان فرستادهاند. در حال حاضر حدود 2الی 3هزار کتاب داریم که قالب آنها ادبیات است در اینجا، هم کتاب امانت میدهیم و هم مکانی برای مطالعه داریم. علاوهبر کتابخانه، کافه کتاب هم داریم، افراد کتاب را میخوانند و در اینجا تحلیل میکنند. کار تخصصی است نگاه دانشآموز باید کاملا علمی باشد.»
جوانان ما با فرهنگ خودمان بیگانه هستند و گاهی برخی از روشنفکران داد این را میزنند که چیزی برای عرضه به آنها نداریم. فراموش کردهایم ما الگوهای زیادی داریم که میتوانیم از آنها به بهترین نحو ممکن برای جوانان استفاده کنیم و ساعاتی شاد و مفرح را برایشان رقم بزنیم.
پژوهشسرای ادب و هنر ثابت، جزو معدود مکانهایی است که در این زمینه پیشگام است و در این مدت کوتاه فعالیتهایی انجام میدهد. دکتر فرهود توضیح میدهد: « ما جشنهایی مانند نوروزانه و برنامه دیگان را برگزار کردیم و تابستان هم میخواهیم «جشن گندم» را بهدلیل احترام به زمین و حرمت به گندم برگزار کنیم. این پژوهشسرا انجمن محیط زیست دارد و میخواهیم دانشآموزان به زمین توجه کنند و این توجه سبب شود بهتر از آن نگهداری کنند.»
سالن همایش 370صندلی مکانی است که براساس نمادهای علمی ساخته شده و میزبان برنامههای ارزشمند شهرمان بوده است. این سالن مدت 2سال است که میزبان جشنواره بینالمللی فیلم رشد بوده و هر بار پذیرای بیش از 4هزار دانشآموز است. این مجموعه میزبانی شخصیتهای هنری بسیاری را در خاطراتش ثبت کرده است.
فرنگیس فرهود، مدرس دانشگاه فرهنگیان، صاحب بیش از 15مقاله علمی و پژوهشی و 36عنوان کتاب کودک است، او از علاقهاش به ادبیات اینچنین میگوید: «از ابتدا خاک مرا با ادبیات برداشتهاند. ذاتا با ادبیات بزرگ شدهام. ادبیات در تار و پود من است. خانوادهام شعر میگویند و مینویسند. من نمیتوانم بدون ادبیات زندگی کنم. ادبیات یکسری احساسات خودش را دارد و سبب میشود همه چیز را با دقت نگاه کنند. کسی که ادبیات میخواند هیچ چیز را مانند بقیه نمیبیند هیچ چیزی بیهوده مقابل چشم شما قرار داده نمیشود.
کودک بودم کتابخانه کانون پرورش فکری کودک و نوجوانان میرفتم، در مسابقات شرکت میکردم،در مسابقه جهانی لاالها... دیپلم افتخار کسب کردم. در مسابقه نمایشنامهنویسی نفر اول استان شدم. همیشه مقام میآوردم و این عشق و علاقه سبب شد تا کانون پرورش فکری کودک و نوجوان همه زندگی من شود.
هنوز دیپلم نگرفته بودم که مربی تئاتر آنجا شدم. دانشگاه رشته ادبیات رفتم و هر لحظه بیشتر از قبل به این حوزه علاقهمند میشدم. در دورههای ارشد و دکتری شاگرد ممتاز بودم. اگر استاد میگفت 4کتاب بخوانید من 10کتاب دیگر هم پیدا میکردم و آنها را میخواندم تا اطلاعات لازم را داشته باشم. این را هم بگویم ادبیات نان نمیدهد و بهتر است بگویم نانآور نیست. عشق و علاقه است، برای همین هیچ یک از فرزندانم بهسراغ ادبیات نرفتهاند.
آقای ثابت مرد بزرگ و متفاوتی است برای اینکه عاشق فرهنگ کشورش است و برای آن قدم برمیدارند. به نظر من این نکته مهمی است که ایشان تأکیدش بر ادبیات کشور و زبان پارسی است. او میتواند این سرمایه را جای دیگر خرج کند اما بخشی از آن را برای فرهنگ شهرش هزینه میکند. برایم جالب بود که او اشعار فردوسی را حفظ است. این آدم عاشق است و تفاوتش با دیگران در همین است.